هرچند بحث کشاورزی و منابع آب، دو مقوله جدا از هم تلقی میشود، اما این دو درست در نقطهای با هم تلاقی پیدا میکنند که بحث امنیت غذایی و در سطحی کلان، امنیت ملی به میان میآید. به عبارتی سادهتر تا آب نباشد نمیتوان دم از کشاورزی زد و با فقدان کشاورزی، زندگی به خطر میافتد؛ بنابراین مدیریت منابع آب و توزیع و تزریق آن به شکلی که هر سه بخش شرب، کشاورزی و صنعت سیراب شود، نیازمند طرحی جامع و فراحوزهای است، نه مدیریتی که مبنای آن بر اساس تکانههای موردی و بخشی نگری باشد. به همین دلیل سابجکتیو آب، حیطهای است که مرزهای آن تا دورترین بخشهای مدیریتی نفوذ یافته و تقریباً تمام قسمتهای اقتصاد، آبجکتیو آن است.
از آنجا که ایالت کالیفرنیای آمریکا نیز با بحران آب دست و پنجه نرم میکند، مطمئنا راهکارها و طرحریزیهایی که در آن منطقه به اجرا گذاشته میشود، میتواند برای ایران هم مفید باشد. به همین دلیل تعدادی از استادان دانشگاه و صاحبنظران بخشهای مختلف این ایالت، به دعوت دانشگاه صنعتی شریف به ایران سفر کردند تا درباره آخرین دستاوردها در کارگاه مدیریت آب به بحث و تبادل نظر بپردازند. خبرگزاری ایانا نیز فرصت را غنیمت شمرد و با دعوت از این متخصصان منابع آب، به دفتر خبرگزاری، دیدگاههای آنان را با برگزاری میزگردی درباره راهکارهای صرفهجویی آب، وضعیت سفرههای زیرزمینی، بازیافت و استفاده از فاضلاب و مقایسه شرایط ایران و کالیفرنیا جویا شد.
بهمن شیخ، محسن مهران و حسین اشکتراب، سه متخصص از نواحی مختلف ایالت کالیفرنیا بودند که در این میزگرد حضور یافته و به همراه محمدحسین عمادی، مشاور توسعه فناوری وزیر جهاد کشاورزی و مدیرمسئول ایانا موضوع مدیریت منابع آب را به بررسی نشستند.
آنچه در ادامه میخوانید، خلاصهای از میزگرد خبرنگاران خبرگزاری با این متخصصان برجسته حوزه آب است.
با توجه به وضعیت آب در کشور، فکر میکنید که این موضوع تا چه اندازه آهستهاثر یا سریعالأثر است؟
اشکتراب: بهنظر من شرایط ایران بسیار خطرناکتر از کالیفرنیاست. با توجه به اینکه آنجا دولتمردان و کارشناسان، به سرعت مسائل را میبینند و برای آن چارهاندیشی میکنند تا به مرز بحران نرسند، سالهاست که راهکارها را اولویت بندی کرده و با جدیت اجرا میکنند. نخستین و مهمترین راه، صرفهجویی است و برای آن میلیونها دلار سرمایهگذاری کردهاند. دومین راهکار، استفاده از فاضلاب و بازیافت آن است؛ طرحی که قرار بود طی ۲۰ سال به نتیجه برسد، با سرمایهگذاریهای کلان به ۵ سال تقلیل یافت. سومین مورد، بهرهبرداری از آب بازیافتی برای آشامیدن است.
شیخ: کالیفرنیا نیز مانند ایران وضعیت بحرانی دارد. در آن ایالت، آنقدر کمآبی اثرگذار بوده که کارشناسان به فکر استفاده از آب فاضلاب و استفاده از بازیافت آن هستند. حتی قرار است موضوع بهرهبرداری از این آب جهت آشامیدن در مجلس شورای این ایالت مطرح شود. در ایران نیز بهنظر میرسد شرایط از مرحله بحران گذشته و وارد مرحله قرمز شده است. از این رو باید بلافاصله اقداماتی برای خروج از وضعیت قرمز انجام گیرد و هم در عین حال، باید به فکر برنامهریزی طولانی مدت بود. به عبارتی تنها نمیشود به یک مسیر دل بست.
با توجه به حضورتان در ایران و دریافتهایتان، اراده نهادهای حاکمیتی و مردم برای حل بحران آب در ایران را چگونه میبینید؟
شیخ: من از شرایطی که در ایران در حال وقوع است، تا حدودی بیخبرم. اما اگر چنانچه بحرانی بودن اینجا به اندازه کالیفرنیاست، شدت بالایی دارد و لازم است که به سرعت تدبیری اندیشیده شود. البته نمیدانم در این کشور ظرفیت و پتانسیل چنین اقدامی وجود دارد یا نه.
اشکتراب: مشکل کمآبی تنها مربوط به ایران یا کالیفرنیا نمیشود. این مبحث تقریباً به یک معضل جهانی تبدیل شده. به عنوان مثال، حتی مالزی که ۹۰ اینچ در سال بارندگی دارد، به مرز بحران رسیده است. به هر ترتیب من فکر میکنم که مشکل آب در ایران، از کالیفرنیا بدتر و شدیدتر بوده و مسائلی که در اینجا به چشم میخورد، در آنجا کمتر است. آمارهایی که از برداشت آبهای زیرزمینی ایران شنیده میشود، به مراتب نگرانکنندهتر و وحشتناکتر است. این در حالی اتفاق افتاده که شمال کالیفرنیا با وجود پشت سر گذاشتن پنج سال خشکسالی متداول و بارندگی متوسط ۱۴ تا ۱۵ اینچ به صورت سالانه، وضعیت آبهای زیرزمینیاش به این حد آشفته و بیبرنامه نیست. زیرا طبق طرحها و پروژههایی که در آن سرزمین تعریف کردهایم، مقدار از دست رفته آب را دوباره به منابع زیرزمینی برمیگردانیم. بنابراین هرطور شده میزان آنها را در حد استاندارد نگه میداریم. البته شاید مرکز ایالت، به دلیل ماهیت کشاورزی که دارد، در چند سال اخیر برای برخی مناطق تا ۱۰ فوت هم افت کرده باشد، اما مانند ایران نیست که سالهای سال بیلان منفی این منابع اتفاق بیفتد و هیچ تدبیری برای جبران آن اندیشیده نشود.
مهران: شاید در جنوب کالیفرنیا مناطقی باشند که زمین آنها ۱۵ تا ۱۸ فوت نشست کرده، اما این نشستها سطح زیادی را در بر نمیگیرد. به عنوان مثال، اگر چه در ناحیهای سه در هشت کیلومتر در منطقه لانگبیچ، زمین حدود ۱۸ فوت نشست داشته، اما نمیتوان این قسمت را به تمام ایالت تعمیم داد. آمار و ارقامی که در چند روز اخیر درباره ایران به گوشم میخورد، وضعیت بسیار نگرانکنندهای را القا میکند. این آمارها بیش از ۹۰ درصد مصرف آب را در کشاورزی میدانند که اتفاقا راندمان بسیار پایینی نیز دارد. علاوه بر آن تعریق و تبخیر آب در اینجا بالاست. اما نکته مهمی که باید به آن توجه کرد، این است که مقدار کل آبی که در ایران نازل میشود، تغییر فاحشی نسبت به دوران حاصلخیزی نداشته است. یعنی نمیتوان تقصیرها را به گردن تغییرات اقلیمی و رژیم بارشها انداخت و مثلا ادعا کرد که ۳۰ درصد میزان بارشها کاهش یافته است؛ بنابراین چیزی که خیلی به چشم میآید، توزیع آب در مقایسه با تراکم و افزایش جمعیت است. چراکه این موضوع اثر منفی زیادی داشته. زیرا در عرض ۳۰ سال جمعیت کشور دو برابر شده و اما تغییری در توزیع، کنترل و پخش آب صورت نگرفته. دیگر اینکه رفتار مردم هم عوض شده است. مثلاً اگر چند سال پیش هفتهای یکبار دوش میگرفتند، اکنون هر روز و شاید هم دوبار در روز دوش میگیرند. نقش این موارد را نمیتوان نادیده گرفت.
عمادی: خشک شدن دریاچههای مختلف در شمال و جنوب ایران نشان از این دارد که دیگر موضوع آب از مرز بحران گذشته و باید هرچه سریعتر در این ارتباط فکری اساسی کرد. اکنون ۵۰ شهر کشور بحران آب آشامیدنی دارند و ۳۰۰ شهر دیگر تا مرز بحرانی پیش رفتهاند. این در حالی است که تعداد قابل توجهی از روستاها نیز با تانکر آبرسانی میشود. شش سال است که تنشهای اجتماعی بر سر آب آغاز شده و همین هفته گذشته اتفاقی که در بلداجی افتاد و حتی کشته هم داد، مصداقی بر این ادعا است. به هر روی درست است که تمام علتها در خشکسالی خلاصه نمیشود، اما آمارها نشان میدهند که معدل دمای ایران بین ۱,۳ تا ۱.۷ درجه بالاتر رفته است. متأسفانه هریک درجه، ۱۸ درصد تبخیر آب را افزایش میدهد؛ بنابراین ما در حال حاضر حدود ۲۳ درصد تبخیر بیشتر نسبت به سالهای گذشته داریم؛ به عبارتی ۲۳ درصد آب در دسترس ما بیشتر از بین میرود، اما تغییر رژیم بارشها جای بحث دارد و یکی از دلایل مطرح شده محسوب میشود. اما چون ما مانند کالیفرنیا نیستیم که با دقت رکورد بارش سالانه را تخمین بزنیم، بنابراین نمیتوان گفت که دقیقاً، وارد خشکسالی شدهایم یا نه. از این منظر اختلاف نظر زیاد است. نداشتن الگوی دقیق درباره اندازهگیری مقدار نزولات آسمانی در ۳۰ سال گذشته، کارشناسان را سردرگم کرده است. اما گرم شدن کره زمین چیزی است که سازمانهای جهانی روی آن صحه گذاشته و اکنون گرمترین نقطه جهان در ایران و منطقه آبادان قرار دارد. همانطور که دکتر مهران عنوان کرد، جمعیت ایران طی سه دهه گذشته دو برابر شده و از طرفی نسبت و توازن جمعیت روستایی به هم خورده و حالتی معکوس به خود گرفته است. تا قبل از انقلاب، ۷۰ درصد تراکم جمعیت در روستاها متمرکز بود، اما اکنون وضعیت برعکس شده و این توازن به هم خورده. وقتی جمعیت شهر، از پتانسیلی که دارد، بیشتر شد الگوی مصرف تغییر میکند، تقاضا برای آب آشامیدنی بالا میرود. علاوه بر آنها به طور میانگین، روزانه ۲۰۰ لیتر آب برای شستوشو و… استفاده میشود.
بهمن شیخ
با شرایطی که توضیح دادید، اکنون بهنظر شما راهحلهای برونرفت از بحران حاضر چه میتواند باشد؟
شیخ: خوشبختانه راهحلهای بسیار سادهای وجود دارد؛ هم برای روستاییان و کشاورزان و هم برای شهریها. مثلاً ما در تهران دیدیم که فضای سبز خیابانها را در گرمای ظهر آبیاری میکنند، واقعا تاسف خوردیم. اینها باید در شب و بعد از غروب آبیاری شوند. یا رواج کشاورزی غرقابی در برخی مزارع که دارای کمترین راندمان است، میتواند به روشهای نوین آبرسانی تبدیل شود. رعایت همین اصول کوچک، در کاهش مصرف آب، تأثیری فوقالعاده خواهد داشت.
مهران: البته الگوی کشت محصولات هم باید تغییر کند. مثلاً باید دید که برای یک کیلوگرم گندم چقدر آب مصرف میشود یا برای توتفرنگی چقدر و همینطور تا آخر. آنگاه برنامهریزی برای مصرف باید بر اساس همین الگو تدوین شود. اگر با یک الگوی خاص، به جایی رسیدهایم که اکنون هستیم، میتوانیم با یک الگوی جدید به جایگاه دیگری برسیم. هرچند این امر یک شبه محقق نمیشود و نیاز به راهنمایی و آموزش دارد تا طی زمان و به صورت تدریجی به نتیجه برسد.
یک پاسخ
۱- از نظر اطلاع رسانی و نظری مباحث بسیار خوبی مطرح شد
۲- ای کاش از کارشناسانی اینچنین دعوت بعمل آمده و هرچه سریعتر در پی راهکاری عملی و اجرایی برآییم که یک روزتاخیر هم برای وضعیت بحران زده ایران اهمیت دارد. چه بپذیریم و چه نپذیریم وضعیت آب واقعا نابسامان است .بویژه برای افرادی چون ما که در مناطق کویری ایران زندگی می کنیم و اینگونه که پیش می رود تا چندسال آینده باید دیار آبا و اجدادی خود را صرفا به علت کم آبی ترک نماییم
۳- در مورد نوشتار گزارش هم نکته ای بود که بهترست از این پس دقت شود . کاربرد کلمات سابجکتیو و آبجکتیو برای یک متن فارسی چندان مناسب نیست. چرا بیشتر به دنبال ظاهر و کلمات دیگرانیم به جای آنکه در پی علم و دانش آنان باشیم؟